توضیحات
پرایمر Primer یا الیگونوکلئوتید Oligo nucleotide در زبان فارسی به معنای آغازگر می باشد که در زیست شناسی مولکولی به رشتهای از نوکلئیک اسید گفته میشود که برای آغاز همانندسازی DNA/RNA بهکار می رود. جهت کارهای تحقیقاتی معمولا بصورت سفارش سنتز توالی آماده می شوند . اما جهت برخی از کارهای تشخیصی و تحقیقاتی نیز پرایمرهای آماده مانند پرایمر TAMRA که اختصاصی توالی ویژه ای می باشد استفاده می شود.
کربوکسی تترمتیل رودامین (TAMRA) یک رنگ فلورسنت است که از مشتقات رودامین است و برای برچسب زدن الیگونوکلئوتیدها در انتهای 5′ یا 3′ یا داخلی (internally) استفاده می شود. TAMRA دارای حداکثر جذب 565 نانومتر و حداکثر انتشار 580 نانومتر است. الیگونوکلئوتیدهای اصلاح شده با TAMRA نقش مهمی در FRET و کاربردهای PCR بلادرنگ دارند.
FRET یک برهمکنش وابسته به فاصله بین دو مولکول رنگ است که در آن تحریک بدون تشعشع از یک رنگ (دهنده) به رنگ دوم (پذیرنده) به دلیل همپوشانی طیفی منتقل می شود. از آنجایی که کارایی انتقال انرژی به فاصله بین مولکولها بسیار حساس است (متغیر با توان ششم معکوس آن فاصله)، میتوان از FRET برای مطالعه پدیدههای بیولوژیکی که تغییراتی در مجاورت مولکولی ایجاد میکنند استفاده کرد. برای الیگونوکلئوتیدهایی که برای استفاده در کاربرد FRET در نظر گرفته شده اند، یک جفت دهنده-گیرنده مشترک 6-FAM (اهداکننده) / TAMRA (گیرنده)، به دلیل همپوشانی طیفی خوب آنها است. به عنوان اهدا کننده، 6-FAM در 492 نانومتر برانگیخته می شود و این انرژی را به TAMRA منتقل می کند، که سپس نور را در 580 نانومتر ساطع می کند. پروب های الیگو FRET به طور گسترده برای نظارت بر واکنش های بیوشیمیایی، به ویژه در مطالعات in vivo استفاده می شوند.
TAMRA همچنین می تواند برای برچسب زدن الیگوهای DNA برای استفاده به عنوان پروب هیبریداسیون در انواع تحقیقات in vivo و in vitro یا کاربردهای تشخیصی، و همچنین برای مطالعات ساختاری عملکرد DNA، RNA و کمپلکس های پروتئین-الیگونوکلئوتید استفاده شود. الیگوهای نشاندار شده با TAMRA در انتهای 5′ می توانند به عنوان پرایمرهای PCR و توالی یابی DNA برای تولید محصولات PCR نشاندار شده با فلورسنت، توالی یابی یا تجزیه و تحلیل ژنتیکی (AFLP یا ریزماهواره) استفاده شوند.
ساختار پرایمر از تکرار بازهای آدنین، گوانین، سیتوزین و تیمین می باشد. توالی پرایمر Forward باید شبیه به ´ 5 ژن مورد نظر و توالی پرایمر Reverse مکمل معکوس انتهایˊ3 ژن می باشد.
تعیین طول آغازگر، یک فاکتور بسیار موثر در واکنش PCR محسوب میشود. طول مناسب آغازگر باید بین 18 تا 26 نوکلئوتید باشد. هر چند گاهی به علت متفاوت بودن درصد (GC Content) GC در دو طرف ژن، طول آغازگرها را حتی تا 50 نوکلئوتید افزایش میدهند و یا خیلی کوتاه میکنند. همچنین در هنگام طراحی آغازگر، باید به این نکته
توجه نمود که تفاوت طول پرایمر رفت و برگشت بهتر است بیش از سه نوکلئوتید در نظر گرفته نشود.
دمای ذوب (TM) دمایی است که در آن نیمی از آغازگرها به منطقه هدف میچسبند و این دما میتواند بهعنوان
شاخصی از دمای مرحله اتصال (Annealing Step) در PCR در نظر گرفته شود. دمای اتصال برای یک جفت آغازگر در یک واکنش PCR به طور معمول 50 تا 62 درجه سانتیگراد در نظر گرفته میشود.
کلید موفقیت در فرآیند PCR طراحی و ساخت یک آغازگر مناسب است. دانستن نکات لازم در رابطه با ساخت آغازگر، امری مهم تلقی میشود. پارامترهای گوناگونی بر روی کیفیت آغازگر تاثیر گذارند که از مهمترین این موارد میتوان به طول آغازگر، دمای ذوب، میزان GC، انتهایˊ 3 آغازگر، انتهایˊ 5 آغازگر،تشکیل آغازگردایمر، تشکیل حلقه و ساختارهای سنجاق سری اشاره نمود. پس از طراحی توالی آغازگر، با نرم افزارهای مختلف، میتوان بصورت دستی این موارد را در حالت بهینه تنظیم کرد.
معرفی تامیین کنندگان پرایمر TAMRA
در حال حاضر پرایمر TAMRA از برند سیناکلون موجود می باشد. جهت استعلام سایر برندهای ایرانی و وارداتی این محصول با شرکت تماس بگیرید.
شرایط نگهداری پرایمر TAMRA
پرایمر TAMRA بصورت لیوفیلیزه می باشد و در دمای اتاق نگهداری می شود. اما پس از رقیق سازی آن باید در20- نگهداری شود.
نکات مهم در طراحی پرایمر
- دو پرایمر، میبایست های یکسان یا مشابه داشته باشند و این دما، باید ترجیحا از رشته الگو بیشتر باشد (تا در دمایی که رشته الگو هنوز تکرشتهای است، پرایمرها به مکمل خود متصل شوند).
- پرایمرها باید در هیچ یک از دو انتهای یا ، یا دست کم در سر دارای ساختارهای ثانویه نباشند و دیمر تشکیل ندهند. در صورت وجود چنین ساختارهایی به
- از آنجا که انتهای پرایمر، گروه هیدروکسیل آزاد را در اختیار آنزیم پلیمراز قرار میدهد، در طراحی پرایمر، این بخش، در مقایسه با همواره اهمیت بیشتری دارد.
- نوکلئوتیدها باید به طور کلی، از پراکنش یکسانی در طول پرایمر برخوردار باشند. اما ترجیحا سر غنی از GC (یا GC-Rich) باشد تا اتصالات محکمتری را با الگو برقرار کند.
- پرایمرها، ترجیحا نباید در هیچ بخشی از توالیشان با خود یا پرایمر دیگر، مکمل باشند تا از ایجاد دیمرهای پرایمری جلوگیری شود.
- برای جلوگیری از تشکیل باندهای غیراختصاصی، پرایمرها ترجیحا نباید در هیچ بخشی از توالی خود، با بخشهای دیگری از محتویات دربرگیرنده الگو، مکمل باشند. در صورت وجود چنین ساختارهایی به
- احتمال تشکیل باندهای غیراختصاصی و دیمرهای پرایمری را میتوان با انجام BLAST در پایگاه NCBI بررسی کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.